سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پیاده سازی حجرات(ج 1) 2

ببینید محتوای سوره اخلاق است، محتوای سوره آداب است ولی ما از ساحت اخلاق و از ساحت آداب به یک ساحت مهمتر و اساسیتر و بنیادینتر می‏رسیم و آن هم ساحت ولایت است، ساحت تبعیّت و ولایت است! یعنی یکی از مصادیق مهم ادب ورزیدن به پیغمبر در درجه اول اطاعت کردن از پیغمبر است، همان تعبیری که درباره خود عبادت بیان شده است، گفتهاند عبادت مهمترین مصداقش اطاعت است، شما وقتی کسی را عبادت می‏کنید در درجه اول باید مطیع او باشید. حالا ببینید چقدر دور از ذهن و چقدر سطحی و چقدر حتی می‏شود گفت بی فکرانه است که حالا من از این تعبیر بکار بردم تا یک مقداری محترمانهتر باشد که ما بگوئیم یک نفر مثلاً خدا را عبادت میکند و خدا را به عنوان معبود قبول دارد اما تبعیّت از او نمی‏کند، اما اطاعت از او نمی‏کند، به خدا چشم نمی‌گوید، حالا در مورد ادب هم همین است، یعنی اول مراتب ادب تبعیّت کردن نسبت به ولیّ است، خدا این را دارد به ما یاد می‏دهد! جالب هم همین است که در این آیات که من تلاوت کردم اگر دقت کرده باشید نام پیامبر نیامده است و عنوان پیامبر آمده است، یعنی گفته شده: نبی، گفته شده: رسول! نبی و رسول یعنی شخص پیامبر مدّنظر من خدا نیست، رسول و نبی از آن جهت لازم است که شما ادب نسبت به آنها مراعات کنید، اطاعت و تبعیّت و ولایت پذیری را نسبت به آنها مراعات کنید که اینها فرستاده من هستند و به من خدا انتساب دارند. یعنی در حقیقت ادب ورزیدن به پیغمبر، ادب ورزیدن به خداست، همانطور که اطاعت کردن از پیغمبر اطاعت کردن خداست! و به خاطر همین هم در آیاتی که امر به اطاعت خدا شده است پشت سرش هم گفته شده است که از پیامبر اطاعت کنید «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ»، چون اینها در عرض هم نیستند، اطاعت کردن از پیغمبر هم همان اطاعت از خداست! پس ببینید آیات، آیات اخلاقی است. آیات درباره آداب است ولی ما را به یک مرحله بالاتری منتقل میکند و آن هم مرحله ولایت است، رهبری است، زعامت است؛ حالا در ادامه این را قشنگ شما می‏توانید حس کنید در این کلمات و عبارتهایی که توی این سوره به کار رفته است.

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»، ای کسانی که اهل ایمان هستید؛ هر تعبیری که در قرآن آمده است حکمت دارد، وقتی که میگوید اهل ایمان هستید و بعد میآید یک دستوری را بیان می‌کند در حقیقت دارد میگوید: اقتضای ایمان، لازمه اهل ایمان بودن، انجام دادن این دستوری است که دارم من به شما می‌گویم! اینها با همدیگر وابستگی دارند، پیوستگی دارند، نمی‏توانید اهل ایمان باشید اما اهل ولایت نباشید، اهل ادب ورزیدن به ولی نباشید، «لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»، پیشی نگیرید از خدای متعال و پشت سرش از پیغمبر! از اینها نباید جلو بزنید.

ببینید عزیزان ما در معارف دین خوب چند دسته داریم:

یک سری معارف، معارف اعتقادی هستند؛ یک سری معارف، معارف اخلاقی هستند؛ یک سری معارف، معارف احکامی و تشریعی هستند. اما همه این معارف با همدیگر همسو و هماهنگ هستند، جهت همه این معارف را که شما دنبال کنید جهتهای اصلی را میتوانید توی آن مشاهده کنید، از جمله توحید، از جمله ولایت، از جمله معاد؛ اینها توی همه دستورالعملهای اخلاقی و دستورالعمل‏های فقهی قابل تشخیص است، جهت دهی کلی! یعنی ما ولایت را توی حتی جزئیات دستورالعملهای اخلاقی اسلام هم میتوانیم پیدا کنیم و مشاهده کنیم کما اینکه توی قواعد فقهی هم میتوانیم مشاهده کنیم، پس نباید توی قواعد فقهی یا توی دستورالعمل‏های اخلاقی متوقّف بود، باید در عین حالی که به آنها توجه می‏کنیم آن معارف اصلی را هم در آیین آنها ببینیم.

حالا با چه توضیحی دارم می‏گویم؟ مثلاً شما نماز جماعت را در نظر بگیرید، نماز جماعت خودش یک دستورالعمل فقهی است، شما نمازی را که به صورت فرادی باید اقامه کنید، احادیث فراوانی آمده است و توصیه کرده است که اینها را به جماعت انجام بدهید، جماعت یعنی چی؟ یعنی امام و مأموم. یعنی یک نفر با یک شرایطی که بر مأموم‏ها فضیلت دارد جلو بایستد و یک سری افرادی پشت سر او قرار بگیرند با هماهنگی کامل پشت سر او همین واجبشان را انجام بدهند.

اما در انجام این واجب تفاوت است میان فرادی و جماعت! وقتی جماعت شد شما اصلاً نباید از امام جماعت جلو بزنید، اگر جلو بزنید یا جماعت بودن نمازتان خراب می‏شود یا حتی در مواردی خود نمازتان خراب میشود، چون مثلاً شما حمد و سوره را نمی‏خوانید با تکیه بر اینکه نماز شما جماعت است وقتی جماعت بودنش خراب بشود فرادی بودنش هم خراب می‏شود. چقدر تأکید شده بر اینکه توی نماز جماعت یاد بگیرید از امام جلو نزنید! این یک دستور فقهی است اما در ضمن این دستور فقهی ما داریم یک تمرین ولایی و حکومتی می‌کنیم! تمرین میکنیم که اگر کسی امام شد، قائد شد، رهبر شد، فرمانده شد، یاد بگیریم نه که از او عقب بمانیم و نه از او جلو بزنیم، این تمرین است. آن که ما در صلوات شعبانیه زمزمه میکنیم و می‏گوئیم که: «الْفُلْکُ الْجَارِیَة»، اهل بیت به عنوان ائمه جامعه، امام‏های جامعه، امام‏های امت مانند یک کشتی هستند که در میان دریا دارد حرکت می‏کند، «فِی اللُّجَجِ الْغَامِرَة»، در میان امواج خروشان، دریای معمولی نیست، بلکه دریای طوفانی است، دریایی پر از حادثه‌های در کمین، خوب!