شَبَث بن رِبعی تمیمی (چهره متلوّن) (مرد هزار چهره)
نام:
نام او شَبَث بن رِبعِی بن حصین تمیمی یَربُوعی و کنیه وی أبو عبدالقدوس است. برخی منابع از او به شبث بن ربعی ریاحی نیز یاد کردهاند.
ولادت:
نسبت به زمان ولادت او در تاریخ چیزی یافت نمی شود ولی در منابع تاریخی گفته شده که او زمان جاهلیت را درک کرده است. و با توجه به اینکه مرگ او را در سال 70 هجری و حداقل در سن 90 سالگی بیان نموده اند، حداقل او 7 سال قبل از بعثت پیامبر به دنیا آمده است.
نسب:
نسب شبث بن ربعی، به بنی یَربُوع از قبیله بنیحَنْظَله میرسد اما نسبت به خانواده و پدر و مادر او چیزی در منابع تاریخی یافت نشده است.
دوران پیامبر
چناچنه در منابع تاریخی آمده است شبث در زمان پیامبر اکرم، مسلمان شد اما بعد از رحلت او، مرتد شد و در زمانی که زنی به نام «سَجَاح» در سال یازدهم هجری ادعای پیامبری کرد با او همراه شد و اذانگوی مخصوص او گردید. اما اندکی بعد توبه کرد و به صفوف مسلمانان دوباره پیوست.
سجاح همسر مسیلمة کذّاب است. مسیلمة یکی از پیامبران دروغین بود که از میان قبیله بنیحنیفه برخاست و در سال دهم هجری قمری در اواخر حیات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ادعای نبوت کرد. او بعد از بازگشت از مدینه در عام الوفود، مدعی شد که در نبوت با پیامبر اسلام شریک است و برای جذب بیشتر مردم، به تقلید از قرآن، کلماتی با نثر مسجع میساخت و بر آنان عرضه میکرد.
مسیلمه به منظور کسب قدرت سیاسی و نظامی با زنی به نام سجاح که وی نیز ادعای پیامبری داشت، متحد شد و ازدواج کرد. ابوبکر برای مقابله با او، سپاهی را به فرماندهی خالد بن ولید به یمامه فرستاد. در نبرد یمامه که در سال یازدهم هجری قمری رخ داد، مسیلمه شکست خورد و کشته شد و سپاهش از هم پاشید و گفته اند سجاح نیز از ادعای پیامبری دست برداشت و مسلمان شد.
در ماجرای ازدواج این دو باهم ، سجاح مهریه خود را حذف نماز صبح و عشاء برای مردم درخواست کرد و مسلیمه نیز پذیرفت و طبق نقل تاریخ این موضوع را شبث به اطلاع مردم رساند.
از جمله آیات دروغین که سجاح به تقلید از قرآن ادعا کرد چنین است:
«اعدوا الرکاب و استعدوا للنهاب، ثم اغیروا علی الرباب، فلیس دونهم حجاب» : سواران را آماده کنید و برای غارت آماده شوید و به سوی قبیله ربابحمله برید که مانعی در مقابل آنها نیست.
و از جمله آیات دروغین که مسلیمة به تقلید از قرآن ادعا نمود عبارت است از:
- او در معارضه با سوره القارعه چنین گفته است: «اَلفیلُ مَا الفیلُ وَ ما أَدراکَ مَا الفیلُ؟! لَهُ ذَنَبٌ وَ بیلُ وَ خُرطومٌ طَویلٌ!؛ فیل! کدام فیل! چه می دانی که آن فیل چگونه است؟! دارای دمی کلفت و زمخت است و خرطومی دراز!».
- در معارضه با سوره کوثر چنین گفته است: «انّا أَعطَیناکَ الجَماهِرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ جاهِر اِنَّ مُبغِضَکَ رَجُلٌ کافِرٌ؛ ما به تو توده های مردم را عطا کردیم! پس برای پروردگارت نماز بخوان و صدای خویش را به هنگام نماز بلند کن! همانا دشمن تو مردی کافر است.
- و نیز در معارضه با سوره ذاریات چنین به هم بافته است: «وَ المُبَذِّراتِ بَذراً وَ الحاصِداتِ حَصداً وَ الذارِیاتِ قَمحاً و الطّاحِناتِ طَحناً وَ العاجِناتِ عَجناً وَ الخابِزاتِ خُبزاً وَ الثارداتِ ثَرداً وَ اللاقِماتِ لَقماً اِهالَهً وَ سَمناً!؛ سوگند به دهقانان و کشاورزان! سوگند به دروکنندگان! سوگند به جداکنندگان گندم از کاه! سوگند به خمیرکنندگان (خمیرگیرها)! سوگند به نان پزندگان (نانواها)! سوگند به تردیدکنندگان! سوگند به کسانی که لقمههای چرب و نرم برمی دارند!».
- مسیلمه کذاب درباره قورباغه نیز آیاتی ساخته است! او خطاب به قورباغه میگوید: «یا ضَفدَعُ بِنتَ ضَفدَعَینِ نَقَیِ ما تَنِقَینَ نِصفُکِ فِی الماءِ وَ نِصفُکِ فِی الطینِ اَلماءَ تُکَدِّرینَ وَ لَاالشّارِبَ تَمنَعینَ!؛ ای قورباغه خانم! دختر دو قورباغه! (خانم قورباغه و آقا قورباغه) هر چه میخواهی آواز بخوان! نیمی از تو در آب است و نیمی دیگر در گل! نه آب را تیره میسازی! و نه نوشنده را مانعی!».
- یکی از آیاتی که مسیلمه درباره مفلسان و ورشکستگان ساخته است این است : «اِنَّ الَّذینَ یَغسِلُونَ ثِیابَهُم و لا یَجِدُونَ ما یَلبِسُونَ أُولئِکَ هُمُ المُفلِسُونَ؛ همانا کسانی که لباسهای خویش را میشویند و دیگر چیزی برای پوشیدن نمییابند، آنان حقیقتاً مفلس و ورشکستهاند!».
- از دیگر سخنان او این بود: «لقد انعم الله علی الحبلی اخرج منها مسنه تسعی…؛ خداوند به زن باردار نعمت داد و موجودی زنده و روان از او بیرون آورد... .»