حجرات دوازده
آیه 12
در آیه دیگر فرمود: اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ؛ گفتند اجتناب کردن، «تَجَنُّب» کردن؛ یعنی موضِع بگیرید! اگر گفتند که شما از گناه تجنّب و اجتناب کنید؛ یعنی گناه در یک جانب و شما در جانب دیگر باشید. ما موظّف هستیم که از معصیت اجتناب کنیم؛ یعنی ما در یک ردیف باشیم، معصیت در طرف دیگر باشد. اگر با هم در یک ردیف باشیم که اجتناب نیست! ما هر دو در یک جانب هستیم، این دیگر اجتناب نیست! این اجتناب که باب افتعال است، کار تجانُب را میکند؛ یعنی او در یک جانب باشد و ما در جانب دیگر باشیم، بسیاری از گمانها هم اینچنین است.
غرض آن است که وحدت جامعه و هفته وحدت، اینها سفارشی نیست؛ همه این مطالب را قرآن کریم گفته، امرش را گفته، نهیاش را گفته، انذارش را گفته، هوشمندیاش را گفته، بعد فرمود: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً؛«سوره آل عمران، آیه103.» این طور نیست که در حکمت نظری ادّعای توحید داشته باشد، ولی برهان نیاورد! در حکمت عملی فرهنگ بیاورد تمدّن بیاورد، ولی راهکار نشان ندهد! اگر جامعه؛ چه مکتوبش، چه منشورش، چه قولش و چه فعلش، منزّه از عیبجویی، از «هُمزه» و «لُمزه»، در حضور و غیاب، آبروی کسی را نبریم، آن وقت میشود یک جامعه متمدّن و جامعه فرهنگی. فرمود از بسیاری از گمانها اجتناب کنید؛ یعنی شما در یک جانب باشید و آن گمان در جانب دیگر، برای اینکه إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ؛ بعضی از مظنّهها گناه است، کمکم باعث میشود اختلاف در جامعه رخنه میکند. تجسّس نکنید و به دنبال عیب مردم نباشید. این در قبال تحسّس است؛ تحسّس یعنی تحقیق درباره خیر که وجود مبارک حضرت یعقوب فرمود: فَتَحَسَّسُوا؛ «سوره یوسف، آیه87.» درباره یوسفیابی. آن را میگویند تحسّس که انسان جستجو کند تا آثار خیر را پیدا کند. تجسّس؛ یعنی جستجو کند تا آثار سوء را پیدا کند.
وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً؛ وقتی کسی متجاهر به فسق است که آن غیبت نیست، فرمود از یکدیگر غیبت نکنید و اگر خواستید بدانید حقیقت غیبت چیست، این شخصی که غایب است، دارید گوشت بدن او را میخورید و او که الآن غایب است، به منزله مُرده است، شما با غیبت دارید با آبروی او بازی میکنید، این چه کاری است؟ اگر واقعاً غرض شما این است که او اصلاح شود، از راه امر به معروف و نهی از منکر ـ که واجب هم هست ـ باید راه حلّ پیدا کنید؛ اما آنچه واجب است را ترک کنیم و بدیِ او را در غیاب ذکر کنیم، این یک گناه مضاعفی است
اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ. مستحضرید که اصل «ظنّ»، پیدایش آن در اختیار انسان نیست؛ گاهی مبادی اختیاری ندارد و گمانی پیدا میشود، اگر حُسن ظنّ بود که مورد ترغیب شریعت است و اگر سوء ظنّ بود، خود پیدایش این ظنّ چون مبادی اختیاری ندارد گناه نیست، مگر اینکه کسی عمداً به دنبال آن «ظنّ» رفته باشد. فرمود اگر گمان بد پیدا شده است، این را ترغیب نکنید و تعقیب نکنید. اجتناب کنید؛ یعنی شما در یک جانب باشید، این گمان بد هم در جانب دیگر؛ وقتی میگویند از معصیت تجنّب کنید و اجتناب کنید، یعنی شما در یک طرف باشید و گناه در طرف دیگر، گناه در طرف شما نباشد و شما هم در طرف گناه نباشید. اگر در طرف گناه بودید یا گناه در طرف شما بود این دیگر اجتناب نیست، شما همجانب هستید نه مُجْتَنِب! اجتناب این است که خود شخص در یک جانب باشد و آن شیء در جانب دیگر، تَجَنُّب و اجتناب به این معناست. فرمود: اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ؛ نه تنها چون گمان هست از آن پیروی نکنید و آن را به یقین تبدیل کنید تا جستجو کنید، فرمود گمان بد تعقیب ندارد ?لا تَجَسَّسُوا?؛ بروید جستجو کنید که یقین پیدا کنید، این کار روا نیست، این دو مرحله. خود گمان را پیروی کنید مَنهی است، گمان را تعقیب کنید و به یقین برسید که این شخص این معصیت را کرده است، این تجسّس است و این هم مَنهی است. بعد از این مَنهی ـ بعد از تجسّس که یقین پیدا کردید ـ بخواهید آن را ذکر کنید که میشود غیبت؛ پس قرآن هر سه مرحله را نهی کرده تا جامعه بشود آرام.