پیاده سازی حجرات (ج 4) 3
انسان ذاتاً طالب زیبایی است و شیطان هم این را فهمیده است و به خاطر همین دارد از همین حربه استفاده میکند؛ ما این جوری باید بگوییم، محبوب انسان آن چیزهایی که آدم دوست دارد، بعضیها زیبا هستند و بعضیها هم زیبا نما هستند، واقعاً زیبا نیستند و این هم فریب و تدلیس شیطان است که برای انسان زیبا جلوه میدهد، این زینت، زینتِ فِیک است و زینت واقعی نیست!
ولی آدمیزاد اگر غفلت بکند با نگاه ظاهری به همین زیبا نماها هم علاقمند میشود، کشش پیدا میکند و دنبال آنها میرود و سر از ناکجا آباد قرار میدهد. خدا در اینجا به ما لطف کرده است و در دل ما ایمان را، یعنی تبعیّت از پیغمبر را، در مسیر درست رفتن را محبوب و زیبا قرار داده است با یک زیبایی واقعی! این تو فطرت ماست.
در نقطه مقابل خدا سرپیچی از پیغمبر را، سرپیچی از دین را، کفر و فسوق و عصیان را مکروه یعنی ناخوشایند دل شما قرار داده است در واقع! یعنی واقعاً هم چهره آنها را زشت قرار داده است، واقعیّت چهرهاش زشت است! حالا اینکه شما چقدر به شیطان میدان بدهید تا این را با آرایش و بزک به صورت دروغ و فریب به شما زیبا جلوه بده آن یک حرف دیگری است، حقیقت و خلقتش خلقت زشت و ناخوشایند است.
«وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ» این هم لطف خداست. خدا اینها را اصلاً زشت تراشیده است؛ کفر را در وهله اعتقاد، فسوق را در وهله گرایش و عصیان را در وهله عمل، اینها را خدا زشت خلق کرده است، زشت قرار داده است. اینها توی فطرت ما درست حک شده است اما ما اگر از این فطرت مراقبت نکنیم مسیر را گم خواهیم کرد، مثل قطب نمایی که در آن موقعی که خریده میشود و صفر کیلومتر است درست کار میکند و جهت را میزان و بدون اشتباه به ما نشان میدهد، اما در ادامه وقتی در معرض خیلی مغناطیسهای غلط و اشتباه قرار بگیرد دیگر درست عمل نمیکند و مسیر را هم غلط نشان میدهد!
کار شیطان به هم زدن قطب نمای دل و فطرت انسانهاست! یعنی روی آن را یک جوری بپوشاند که دیگر این مسیر را درست نشان ندهد و برعکس نشان بدهد و این کار شیطان است. مسیر به کجا ختم میشود؟ اگر آدم راه را اشتباه برود، خوب حالا برود چه میشود؟ میشود همان لعن تند، یعنی به دردسر و رنج گرفتار میشود، آن هم رنجی برای رنج و رنجی منتهی به رنج و این عاقبت کسی است که در خلاف این مسیر حرکت کند.
در ادامه میفرماید: «أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُون»، آنهایی که این دو اصل را استفاده کنند، از دو لطف خدای متعال بهرهمند بشوند، این دو تا فرصت را مغتنم بشمارند، یعنی هم از پیغمبر تبعیّت کنند و قدر حضور پیغمبر را بدانند، پیغمبر، امام معصوم و رهبران آسمانی و خدایی.
و دوم اینکه خدا که این فطرت پاک را که به آنها داده است و میل به ایمان دارد و از کفر و فسق و عصیان بدش میآید این را چکار کنند؟ این را از شرّ شیطان حفظش کنند. اگر کسی این کار را بکند «أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُون»، اینها همان کسانی هستند که به رشد و به عاقبت خیر دست پیدا میکنند و تعریفش همین «هُمُ الرَّاشِدُون» میشود.
فرق بین کفر و فسوق و عصیان را هم عرض کردیم؛ کفر در مرتبه اعتقاد است یعنی بینش؛ فسوق یعنی میل به گناه و در مرتبه گرایش است؛ عصیان در مرحله عمل است، یعنی کسی که میرود و آن کار را انجام میدهد و آن کار را مرتکب میشود.
مطلب بعدی هم که در آیه بعدی است دوباره جمع بندی میکند و دوباره میگوید همه اینها از مقتضای لطف خداست، خدا لطیف است. لطف خدا به بندگانش اقتضای این را دارد که کمکشان کند تا هم مقصد را با حضور پیغمبر درست پیدا کنند و هم سختیهای مسیر را برای رسیدن به آن آسانی غایی و نهایی تحمّل کنند با همین که گفتیم، با این فطرت متمایل به ایمان و بیزار از کفر! اینها لطف خداست «ذلک فَضْلاً مِنَ اللَّه».
این آیهای که میفرماید: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» این هم گفتن آن خوب است، میفرماید: همراه با سختی آسانی است، چقدر زیباست! حالا شما بیایید از آن دو تا معنا استفاده بکنید. این یُسری که گفته مَع العُسر، بعضیها میگویند این مع العُسر یعنی تو دل خود عُسر که سختی است آسانی وجود دارد؛ خوب کدام آسانی است که در دل سختی وجود دارد؟ همان آسانی فطری! یعنی درست است که شما دارید کار سخت انجام میدهید ولی کمکی که خدا به شما کرده است این است که این را ملایم و سازگار با فطرت شما قرار داده است، یعنی میل و رغبت شما هست که این کار را انجام بدهید، مثل مادری که سختی و مشقّت رسیدگی به فرزندش را تحمّل میکند، درد و سختی زایمان و حمل اینها را تحمّل میکند، آن را تحمّل میکند اما این ملایم با عاطفه و مهر و دل او هست، به خاطر همین سخت است و میدانیم اما این سختی برایش تحمّل کردنش آسان است و این آسانی در دل سختی میشود و این یک لطف خداست.
یک تعبیر دیگر از «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»، که طبق همین بیاناتی که داشتیم به عبارت دیگرش را که بیان میکند این است که بله، همراه با سختی آسانی است یعنی اگر شما تو مسیر درست باشید آن سختیای هم که تحمل میکنید در مسیر رسیدن به یُسر و آسانی است. درست است که سختی را تحمل میکنید اما تحمل میکنید تا به یک یُسری برسید! و این هم برای آدم قابل قبول میشود، قابل تحمّل میشود، میگوید درست است که دارم سختی میکشم ولی تهش مثل دانشجویی که میرود این همه درس میخواند، سختی خوابگاه و فلان، حتی پول هزینه میکند و بیخوابی میکشد، میگوید آخر سر من مثلاً یک مدرکی میگیرم و یک کار خوبی و یک درآمد خوبی یک زندگی خوبی برای خودم میسازم! سختی را آدم تحمل میکند چون پایانش آسانی است.
پس این هم دو جلوه لطف که تو «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» قابل دیدن است.
در پایان که عرض کردیم که میفرماید: «فَضْلاً مِنَ اللَّهِ» اینها فضل خداست «وَ نِعْمَةً» اینها نعمت خداست و میتوانید استفاده کنید و میتوانید استفاده نکنید! ولی این نعمتها را خدا قرار داده است «وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ» خدا داناست و میداند و حکیم است و کارها و اموراتش به جا است و میداند این لطف را در کجا و چه زمانی و به چه کسانی ارزانی بدارد.
اینها مطالبی بود که درباره آیات هفتم و هشتم سوره حجرات، خدمت شما عزیزان بیان کردیم، انشاءالله نکات الحاقی، روایات یا نکاتی که میشود از آیات دیگر استفاده کرد را در کانال مربوطه که آدرس آن را اطلاع رسانی خواهیم کرد بارگزاری میکنیم به همراه خود فایل صوتی تقدیم شما عزیزان میکنیم. انشاء الله هفته آینده آیه نهم را مورد بحث قرار خواهیم داد.
«والسلام علیکم و رحمة الله».