حجرات یازده 5
نکات تفسیر نمونه
1- ایمان به خدا، با مسخره کردن بندگان خدا سازگار نیست. «یا ایّها الّذین آمنوا لایسخر»
2- کسی که مردم را از توهین به دیگران باز میدارد نباید در شیوه باز داشتنش توهین باشد. «لایسخر قوم من قوم» و نفرمود: «لاتسخروا» که به معنای این است که شما مسخره کننده هستید.
3- مسخره، کلید فتنه، کینه و دشمنی است. «لایسخر قوم... » (بعد از بیان برادری، صلح و آشتی، از مسخره کردن نهی شده است)
4- در شیوه تبلیغ آنجا که مسئله ای مهم یا مخاطبان متنوّع هستند، باید مطالب برای هر دسته از مخاطبان تکرار شود. «قوم من قوم... ولانساء من نساء»
5 - در شیوه تربیت وارشاد مردم باید به سراغ خشک کردن ریشههای فساد رفت. «عسی ان یکونوا خیرا»
(ریشه مسخره کردن، احساس خودبرتربینی است که
قرآن این ریشه را میخشکاند و میفرماید: نباید خود را بهتر از دیگران بدانید، شاید او بهتر از شما باشد)
6- ما از باطن مردم آگاه نیستیم، پس نباید ظاهربین، سطحی نگر وامروزبین باشیم. «عسی ان یکونوا خیراً... »
7- همه مردم از یک جوهرند و عیبجویی از مردم در حقیقت عیبجویی از خود است. «و لاتلمزوا انفسکم»
8 - عیبجویی از دیگران، آنان را به فکرانتقام انداخته و آنها نیز عیب تو را میگویند، پس نقل عیب دیگران، در آینده کشف عیوب خود است. «و لاتلمزوا انفسکم»
9- مسخره، یک طرفه باقی نمی ماند، دیر یا زود مسئله به دو طرف کشیده میشود. («لاتنابزوا» برای کار طرفینی است)
10- برای مسخره کردن و نام بد بردن، توبه لازم است. «و من لم یتب فاولئک هم الظالمون» البتّه توبه تنها به زبان نیست، بلکه توبه تحقیر کردن، تکریم نمودن است. توبه کسانی که حقّی را کتمان کرده اند، بیان آنچه کتمان نموده اند میباشد. «تابوا و اصلحوا و بیّنوا» (194) و توبه کسانی که دست به فساد زده اند، اصلاح کار خود است. «تابوا و اصلحوا»
11- مسخره، تجاوز به حریم افراد است که اگر مسخره کننده توبه نکند، ظالم است. «فاولئک هم الظالمون»