ولید بن عتبه 2
بگومگوى مروان و ولید،
پس از خروج امام علیه السلام 967 . تاریخ الطبرى به نقل از ابو مخنف: مروان به ولید گفت: گوش به حرف من ندادى! به خدا سوگند، هرگز بر او دست نخواهى یافت. ولید گفت: مروان! دیگران را سرزنش کن. تو براى من، چیزى را انتخاب کردى که نابودى دینم در آن است. به خدا سوگند، دوست ندارم تمام ثروت دنیا و مُلک آن در اختیار من باشد و من، حسین را بکشم. سبحان اللّه! حسین را بکشم؛ چون گفت: «بیعت نمىکنم»؟! به خدا سوگند، عقیده دارم که هر کس به خاطر خون حسینْ بازخواست شود، روز قیامت، وزنى سبُک نزد خداوند خواهد داشت. مروان به وى گفت: اگر عقیده تو چنین است، کارى که کردى، درست است. مروان، در حالى این سخن را به وى گفت که از کار او ناخشنود بود. 968 . الملهوف: مروان به ولید گفت: گوش به حرف من ندادى! ولید گفت: واى بر تو، اى مروان! تو مىخواستى دین و دنیایم را بر باد دهى. به خدا سوگند، دوست ندارم تمام مُلک دنیا از آنِ من باشد و من حسین را بکشم. به خدا سوگند، گمان نمىکنم کسى با [جُرمِ ریختن] خون حسین، خدا را ملاقات کند، جز آن که سبُکوزن خواهد بود و خدا در روز قیامت به وى نظر نمىکند و او را پاک نمىگرداند و عذاب دردناک خواهد داشت. دانش نام امام حسین (ع) ج 3، 409